مدح امام محمد باقر علیه السلام
شبیه نور؛ بیپایان خصالِ حضرتِ باقر قلم شرمنده شد از وصف حالِ حضرتِ باقر چه خورشیدانه روشن کرد تکلیف خلایق را احادیث گوهر بار و زلالِ حضرتِ باقر تمام تار و پودم میشود ایمان! اگر باشد؛ به دور گردنم یک لحظه شالِ حضرتِ باقر ولی الله الاعظم کیست؟ میگویم: علیٌ حق که جز این نیست در محشر، سؤالِ حضرتِ باقر شنیدم مادرش بنتُ الحسن بود و از آن اول کرَم شد راه و رسم و شد روالِ حضرتِ باقر شکافنده ست! یعنی روبرویش علم زانو زد اصول و فقه و عرفان شد حلالِ حضرتِ باقر نگاهم، نیّـتم، جانم فـدایش که برای من؛ فدا شد ماه و سال و جان و مالِ حضرتِ باقر مبادا جایِ شاگردی که عالِم باشد و عامل شوم با کوهی از عصیان وبالِ حضرتِ باقر |